يك روز همراه حاجي پيش ما آمدند و گفت ميخوام به حاجي بگم اداي راديو افغاني رو درمياري گفتم مهندس بي خيال شو خلاصه به حاجي گفت حاجي گفت بهت نمياد اينقدر زبل خان باشي حاجي گفت بگو اولش خجالت كشيدم ولي وقتي ديدم براي حاجي جالب است گفتم: شب گذشته نيروهاي دشمن با حمله به دفتر مهندس غلامي او را ربوده و به افغانستان بردند هيچ خبري از وي در دست نميباشه, حاجي خنديد و گفت محمد غلامي اينا هم تورا شناختند يكساعت بعد مهندس را ديدم گفتم مهندس شوخي كردم ناراحت نشي؟ خنديد وگفت بابا بي خيال
مهندس غلامي الگوي يك فرد خودساخته اي بود كه هيچ گاه مقام و منصب او را از خودش دور نكرد همين اخلاق باعث شده بود سالها كنار حاجي باشد او از جنس حاج حسن بود
منبع: وبلاگ شهداي اقتدار (شهيد قارلقي)